آناتومی ساختار درام به چاپ ششم رسید | یکتاپرس
در این کتاب به ویژگی‌های ساختاری درام پرداخته شده و اجزای دارم‌نویسی به همراه نظریات مربوط در شش فصل با عناوین مختلف مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
کد خبر: ۱۰۵۳۵۳
۰۹:۳۰ - ۱۵ آبان ۱۴۰۱

آناتومی ساختار درام 

گروه فرهنگ یکتا؛ چاپ ششم آناتومی ساختار درام  نوشته نصرالله قادری با ویرایش جدید در504 صفحه رقعی توسط انتشارات کتاب نیستان وارد بازار نشر شد.

  قادری به جز نویسندگی به تدریس در دانشگاه نیز مشغول است. همان‌طور که از نام این کتاب برمی‌آید در آن به ویژگی‌های ساختاری درام پرداخته شده و اجزای دارم‌نویسی به همراه نظریات مربوط در شش فصل با عناوین مختلف مورد بررسی قرار گرفته‌اند. نویسنده در تدوین این کتاب کوشیده است به دو پرسش اساسی در حوزه درام یا نمایش پاسخ دهد:

۱ـ نمایش‌نامه چیست؟

۲ـ صنعت نمایش چه معنا و مفهومی دارد؟

وی به همین منظور به شرح و بررسی چهار عنصر مشخص درام می‌پردازد که عبارت‌اند از «طرح»، «کاراکتر»، «انگاره» و «دیالوگ». از این رو می‌توان گفت این کتاب راه‌گشای خوبی برای دانشجویان و علاقه‌مندان به رشته تاتر و نمایش‌نامه‌نویسی است.

این کتاب شامل پنج فصل و یک فصل ضمائم است و  نویسنده در پایان هر فصل ، ماخذ را به صورت پاورقی  آورده است. قادری در مقدمه، نمایشنامه را یک اثر ادبی ـ هنری ذکر کرده که حیات واقعی آن در نمایش تجلی پیدا می‌کند  و گفته وی  بعضی در تعریف نمایشنامه تا به آنجا پیش رفته‌اند که معتقدند سطور نمایشنامه تنها راهنمایی است که یک کارگردان یا بازیگر خوب بدان نیازمند است. او با توضیح این مطلب به دنبال پاسخی برای تعریف چیستی نمایش‌نامه و معنای نمایش می‌رود و در این خصوص به ارائه نظریات مختلف از جمله ارسطو ، فیثاغورث ، سوفسطائیان و… می‌پردازد.

فصل اول این کتاب با تعریف طرح آغاز می‌شود‌. طرح برای اولین‌بار توسط ارسطو مطرح شده و سپس معناهای گوناگونی به خود گرفته است و در زبان فارسی به طرح ، «پیرنگ»، «افسانه»، «مضمون»، «داستان و توطئه»  ترجمه شده است.  قادری در ادامه معنای طرح را از منابع مختلف از جمله فرهنگ فارسی، فرهنگ پنگوئن  و… آورده است. فصل دوم، «کاراکتر» است. بنا به آنچه در این کتاب آمده ارسطو می‌گوید که نمایش بدون شخصیت ممکن است و در واقع  نمایش‌های عصر او بدون شخصیت نمایشی بود‌. بدیهی است که منظور او این نیست که نمایش بدون آدم ممکن است چون انجام فعل مستلزم وجود فاعل است‌. به نظر می‌رسد که از دیدگاه نمایش‌نامه‌نویس دو شیوه برخورد اصلی به وجود افراد در نمایش‌نامه وجود داشته باشد‌. یک شیوه آن است که مردم را صرفاً به عنوان اشیا یا ابزار لازم برای یک عمل و نشان دادن موضوعی در نظر بگیریم‌. مثلاً در نمایش‌نامه‌های اسرار‌آمیز که به نظر می‌رسد شخصیت‌ها کم و بیش قابل معاوضه باشند‌. ارسطو این نمایشنامه‌ها را بدون شخصیت می‌گوید. او سپس سوالی اساسی را مطرح می‌کند: عمده در داستان یا درام یا… چیست‌؟

در ادامه این فصل ارتباط نویسنده با کاراکتر مورد بررسی قرار می‌گیرد‌، این‌که از منظر ارسطویی اصلاً چه کاراکتر‌هایی برای درام مناسب هستند‌، نویسنده در آغاز این فصل می‌گوید کاراکتر‌، طرح‌، کنش و انگاره از یکدیگر جدایی ناپذیرند.

فصل بعدی «‌انگاره» است.

ارسطو انگاره را این‌طور بیان می‌کند: «آن قدرت بیان مطالبی است که فن آن شایسته و مناسب وضع باشد.» او انگاره را در ارتباط با فن سیاست و خطابه می‌داند‌. شاید از همین تعبیر انگاره را مترادف با پیام گرفته‌اند. انگاره مترادف پیام نیست. کار اثر هنری فرستادن پیام نیست. نویسنده در این فصل به بررسی جایگاه زبان در نمایش‌نامه می‌پردازد‌. زبان درام و دیالوگ وسیله اساسی بیان نمایش‌نامه‌نویس است. اما درام‌نویس باید بداند که درام در صحنه قوام می‌یابد و فقط برای خواندن نیست.. .

موضوع‌، محتوا‌، صورت در یک اثر زبانی بخش دیگری است که نویسنده در این فصل به آن می‌پردازد و در ادامه نقش زبان در دیالوگ‌، دیالوگ و اصل صحت و تناسب  و… مورد بررسی قرار می‌گیرد و در نهایت به چیستی  دیالوگ پرداخته می‌شود.

در بخشی از مقدمه کتاب آناتومی ساختار درام می‌خوانیم:

درام‌نویس صاحب دیدگاه، چشم‌انداز، رویا، آگاهی، تنهایی و تضاد با دیگران برای خلق اثر خود نیازمند شناخت و نظارت بر علت مادی هم هست. بی‌تردید هر هنرمندی لازم است که ماده خام اثرش را بشناسد. ماده خام کار نویسنده زبان دراماتیک است. زبان در یک حوزه متعارف عمل می‌کند. اما استفاده غیر‌متعارف از زبان نکته‌ای است که در حوزه کار درام‌نویس مطرح است گاه او بر زبان مسلط است گاه زبان بر او. زمانی هم زبان دست و پای اندیشه را می‌بندد. زبان وسیله ارتباط مولف با مخاطب است.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: